میکروبلاگ شاتوت



My LovE Tanhaei

تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم ....

از دلـتـنـگـی ام ...

گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ...

خـوابـت را بـبـیـنـم ...

مـیـفـهـمـی ؟!!

فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!!

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,سـاعت 23:12 نويسنده fatemeh

غربت آن نیست که تنها باشی / فارغ از فتنه ی فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب / در به در ، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل / در میان همه کس یکه و تنها باشی

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:,سـاعت 12:15 نويسنده fatemeh

 

مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟
شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:,سـاعت 12:4 نويسنده fatemeh

اگر می دونستی چقدر تنهام برام اشک می ریختی

و اگر می دانستی که همیشه اشک می ریزم هرگز تنهام نمی زاشتی

 

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ شنبه 25 آذر 1391برچسب:,سـاعت 11:35 نويسنده fatemeh

می گــویند: دنیــــا بی وفــاســت؛

امـــا..... قدرش را بدانید!

مـن دنیــــای بـی وفــاتری هــــــــم داشتـــــه ام !!!

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,سـاعت 1:48 نويسنده fatemeh

تکیه به شونه هام نکن. من از تو افتاده ترم/ما که به هم نمی رسیم.بسه دیگه بزار برم/کی گفته بود به جرم عشق.یه عمری پرپرت کنم/حیف تو نیس کنج قفس.چادر غم سرت کنم/من نه قلندر شبم نه قهرمان قصه ها/نه برده ای حلقه به گوش نه ناجی فرشته ها/من عاشقم همین و بس.غصه نداره بی کسیم/قشنگیه قسمت ماست که ما به هم نمیرسیم.....

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,سـاعت 1:37 نويسنده fatemeh

رفــته ای ؟

بـه دَرکــ !

هنــوز هـــمـ بهـــتریـ ـن هـا وجــ ـود دارنــ ـد

دنــبال کســ ـی خواهــ ــمـ رفــ ـت کـ ـه مــرا

بـ ـه خاطــ ـر خــودم بـ ـخواهـ ـد

نـ ـه زاپـ ـاســی برای بازیــ ـچــ ـ ـه بودن

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,سـاعت 1:35 نويسنده fatemeh

بور میکنم, هر روز ,از نیمکت های خالی پارک,طوری که انگار کسی,در نیمکت های آخر,انتظارم را می کشد,به آن جا میرسم,باید وانمود کنم که ,باز هم دیر رسیده ام

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,سـاعت 1:32 نويسنده fatemeh

ومن دراستانه نگاه تو خودم را وخودم را باختم بی انکه تو بدانی وچه ساده وحقیرانه به چشمانت نگرستم شاید راز نگاه گنگم را بفهمی اما افسوس

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,سـاعت 3:38 نويسنده fatemeh

مُردن آن نیست که در سینه ی خاک دفن شوم!!!

مُردن آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم!!!

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:,سـاعت 3:34 نويسنده fatemeh

هر بار که می خواهم به سمتت بیایم ، یادم می افتد “دلتنگی ” هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست . . .

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:,سـاعت 10:21 نويسنده fatemeh

اسمش نه عشق است نه علاقه نه حتی عادت !

حماقت محض است دلتنگ کسی باشی که دلش باتو نیست . . 

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 15:11 نويسنده fatemeh

در قید غمم ، خاطر آزاد کجایی ؟

تنگ است دلم ، قوت فریاد کجایی ؟

با آنکه ز ما یاد نکردی . . .

ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 15:2 نويسنده fatemeh

اگر دلت گرفت سکوت کن !

این روزها هیچ کس معنای دلتنگی رانمی داند . . .

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 14:58 نويسنده fatemeh

نمی دانم چه رابطه ای ست . . . ؟

بین  نبودنت با رنگ ها . . . !

دلتنگ  تو که می شوم ،  زندگی ام سیاه می شود !

 

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 14:54 نويسنده fatemeh

 دلم تنگ شده . . . 

 

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزاندمشان . . .

 

برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم . . .

 

حتی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خیلی دبر شناختمشان . . . !

 

برای بی خیالی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش . . .

 

خنده هایی که دارم فراموششان می کنم . . .

و برای خودم که حالا دیگر خیلی عوض شده ام !

 

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 14:47 نويسنده fatemeh

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر...هیچ کس هیچ جا به تو مانند نشد...هرکسی در دل من جای خودش را دارد...جانشین تو هیچکس نشد...خواستند از تو بگویند شبی شاعرها...عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد....

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:59 نويسنده fatemeh

دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست

گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست

من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل

تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:56 نويسنده fatemeh

به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:45 نويسنده fatemeh

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی 

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:39 نويسنده fatemeh

 

تمام خنده هایم را نذر کرده ام

 

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:35 نويسنده fatemeh

مراقب باش؛ دست روزگار هلت میده ... ولی قرار نیست تو بیفتی ... اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی اوج میگیری ... به همین سادگی ... !!! گاهی وقتام بی خودی تلاش نکن چون افتادی و خبر نداری

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 4:33 نويسنده fatemeh

آیا در این دنیا کسی است که بفهمد در این لحظه چه میکشم؟ و چه حالی دارم؟ چقدر زنده نبودن خوب است ...خوب خوب ...

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 2:35 نويسنده fatemeh

صبر کردن سخت  است و فراموش کردن دردناک ... اما دردناک تر از همه آنان این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش ...

میکروبلاگ شاتوت
تاريخ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,سـاعت 2:30 نويسنده fatemeh

ےima